تعریف مراجع اختصاصی اداری
1 min read
– تعریف مراجع اختصاصی اداری
برای رسیدن به تعریف درست ابتدا تعاریفی که حقوقدانان از این مراجع ارائه دادهاند و انتقادات وارد بر آنها ذکر خواهد شد و سپس تعریفی که به نظر میرسد جامعترین و مانعترین این تعاریف میباشد بیان خواهد شد.
تعریفی که دکتر منوچهر طباطبایی مؤتمنی بیان داشتهاند بدین شرح میباشد: «مراجعی هستند که به موجب قوانین خاص در خارج از سازمان قضایی کشور ولی در رابطه با وظایف مختلف اداری و اجرایی دولت، در سازمانها تشکیل شدهاند و وظایف آنها رسیدگی به اختلافات و شکایاتی است که معمولاً در اجرای قوانینی مانند قانون شهرداریها، قانون کار، قانون مالیات بر درآمد،….. بین دولت و افراد به وجود میآید. اعضای مراجع مزبور از بین کارمندان مجرب و بصیر وزارتخانهها و مؤسسات و سازمانهای عمومی معین میشوند و وزیران و سرپرستان دستگاههای مزبور در انتخاب آنها آزادی عمل زیادی دارند».[1]
در این تعریف برخی از مشخصات مراجع اختصاصی اداری به طور ابهام و اجمال بیان شده است و برخی از مطالب آن نیز قابل تشکیک است، از جمله اینکه بر خلاف نظر مزبور، تمامی مراجع اداری در سازمانهای دولتی قرار ندارد و تمامی آنها به دعاوی میان افراد و دولت نمیپردازند.[2]
دکتر زینالعابدین شیدفر نیز بدین صورت تعریف خود را از مراجع اختصاصی اداری بیان نمودهاند: «قوانین و مقررات داخلی وزارتخانهها و ادارات در ایران از جمله قانون استخدام کشوری دادگاههای اختصاصی اداری را پیشبینی نموده که به تخلفات کارمندان رسیدگی مینماید، لیکن تخلفات مزبور و مجازاتهایی که برای آنها تعیین گردیده جنبۀ انضباطی دارد و رسیدگی به این تخلفات در واقع با یک نوع کمیسیونهای اداری است که هر چند نام دادگاه دارند، قابل قیاس با دادگاههای اداری نمیباشند».[3]
کاستی این تعریف بدین قرار است که مؤلف «در واقع صرفاً یکی از انواع این مراجع یعنی مراجع انتظامی اداری را مد نظر قرار داده است و دایرۀ عملکرد و تعدد و تنوع این مراجع را اساساً نادیده گرفته»[4] است.
تعریف دیگری که ارائه شده بدین شرح است: «در همه جای دنیا اغلب به دادگاههایی که وابسته به قوۀ مجریه است، دادگاههای اداری یا اختصاصی گفته میشود، که به کارهای ویژه رسیدگی میکند و نه به همۀ اختلافها و دعاوی، چنان که در دادگاههای عمومی عمل میشود. در ایران نیز چنین است، «کمیسیون حل اختلافی و مالیاتی»، که به تعیین میزان مالیات و اختلافات مؤدیان مالیاتی و اداره دارایی رسیدگی میکند. «هیئت حل اختلاف» که به مسئلههای کارگری و اختلافات کارگر و کارفرما میرسد.
از این گونه مراجع که به مسئلهها و اختلافهای ویژهای رسیدگی میکنند در سازمانهای اداری کم نیست. از مهمترین آن «هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری» است».[5]
در این تعریف نیز ابهاماتی در عبارتهای «در همه جای دنیا» و «کارهای ویژه» وجود دارد و علاوه بر آن تمامی مراجع اختصاصی اداری، تحت پوشش قوۀ مجریه نمیباشند.[6]
به نظر میرسد جامعترین تعریفی که از مراجع اختصاصی اداری ارائه شده به شرح زیر میباشد: «مراجعی با صلاحیت ترافعی اختصاصی هستند که به موجب قوانین خاص در خارج از سازمان رسمی قضایی و محاکم دادگستری و عموماً به عنوان واحدهای کم و بیش مستقل ولی مرتبط به ادارات عمومی تشکیل شدهاند صلاحیت آنها منحصر به رسیدگی و تصمیمگیری در مورد اختلافات، شکایات و دعاوی اختصاصی اداری از قبیل دعاوی استخدامی، انضباطی، مالی، اراضی و ساختمانی میباشد که معمولاً به هنگام اجرای قوانین خاص مرتبط با ارائه خدمات عمومی و فعالیتهای دولت، میان سازمانهای دولتی و مؤسسات عمومی (اشخاص حقوقی حقوق عمومی) و افراد (اشخاص حقوقی حقوق خصوصی) به وجود میآید و مطرح میگردد».[7]
این تعریف صرفاً متشکل از برشمردن ویژگیهای این مراجع میباشد و در آن حتی به تمام ویژگیهای این مراجع اشاره نشده است و فقط «به یک جنبه از کارکرد دادرسی اداری نظر داشته که همان وظیفۀ ترافعی به عنوان اصلیترین و مهمترین کارکرد مراجع اداری میباشد؛ در حالی که از وظیفه انتظامی و انضباطی به عنوان بخش دیگری از کارکرد دادرسی اداری سخنی به میان نمیآید».[8]
در کتب حقوقی، قوانین و رویۀ قضایی از این مراجع با تعابیری چون دادگاههای اداری، هیئت، کمیسیون، دادگاههای اختصاصی اداری، مراجع اداری استثنائی، دادگاههای اختصاصی، مراجع شبه قضایی، محاکم اختصاصی، مراجع اختصاصی، شورای انتظامی، دادگاه انتظامی، کمیته انضباطی یاد شده که به نظر میرسد بهترین و مناسبترین عنوان برای آنها، مراجع اختصاصی اداری میباشد. در توجیه جامعیت این عنوان میتوان دلایلی به شرح زیر بیان داشت: «عنوان دادگاه به طور معمول، محاکم قضایی دادگستری را متبادر به ذهن میکند»،[9] و با توجه به اینکه این مراجع همانگونه که بر همگان عیان است، عمل شبه قضایی انجام میدهند و این خود به این معناست که نمیتوان از عنوان دادگاه برای نامیدن این مراجع استفاده کرد. «در تعریف دادگاه عناصر و مؤلفههایی باید رعایت شود که وجود قاضی با تحصیلات حقوقی میباشد که در این مراجع چنین امری غالباً مشاهده نمیشود».[10]
[1]. منوچهر، طباطبایی مؤتمنی، حقوق اداری، چاپ پانزدهم، تهران، سمت، 1387، ص 479.
[2]. مهدی، هداوند، و مسلم، آقایی طوق، دادگاههای اختصاصی اداری در پرتو اصول و آیین دارسی منصفانه (حقوق ایران و مطالعه تطبیقی)، چاپ اول، تهران، خرسندی، 1389، ص 30.
[3]. زینالعابدین، شیدفر، حقوق عمومی و اداری، چاپ نخست، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1342، ص 304.
[4]. مهدی، هداوند، و مسلم، آقایی طوق، پیشین، ص 31.
.[5] عبدالحمید، ابوالحمد، حقوق اداری ایران: استخدامهای کشوری و مسئولیت مدنی سه قوه و نهادهای اداری در ایران، چاپ هفتم، تهران، توس، 1383، صص696 -697.
[6]. مهدی، هداوند، و مسلم، آقایی طوق، پیشین، ص 31.
[7]. همان، ص 31.
[8]. جهانگیر، ایزد پناهی، (1385)، بررسی تحلیلی قانون آییندادرسی و رویه قضایی دیوان عدالت اداری در پرتو اصول عدالت طبیعی، پایان نامه کارشناسی ارشد، حقوق عمومی، دانشگاه تهران، پردیس فارابی دانشگاه تهران، صص 25-26.
[9]. مهدی، هداوند، و مسلم، آقایی طوق، پیشین، ص 36.
[10]. سام، سواد کوهی فر، «بحث تطبیقی پیرامون رابطه مراجع قضایی با مراجع شبه قضایی»، مجله حقوقی و قضایی دادگستری، شماره 41، بیتا، ص 207.]]>