منبع مقاله درباره عزت نفس، خودپنداره، اضطراب امتحان
1 min read
ب) موقعيتهايي که در آنها، گاهي از نتاريج (بازخورد) خوري فراهم ميشود. زيرا فرد داراي انگيزه پيشرفت زياد مايل است بداند که آيا به حصول پيشرفت نائل آمده است يا نه؟
ج) موقعيتهايي که در آنها مسئوليت فردي فراهم ميشود، زيرا شخص که تمايل زيادي به پيشرفت دارد، ميخواهد مطمئن شود که کسي غير از او براي پيشرفتش امتياز نگيرد.
3- افرادي که انگيزه پيشرفت زيادي دارند غالباً به حرفه بازگانان کار آفرين در افرادي که پيوسته براي توسعه، توليد و موقعيت سازمانهاي خود تلا ميکنند” به عنوان عملکرد بازرگانان کارآفرين، نقش مهمي ايفا ميکند و به دليل تأثير انگيزه پيشرفت بر موفقيت در زمينههاي بازرگاني، اين انگيزه به يک عامل حياتي در رشد اقتصادي جوامع مطرح گشته است هر کشوري که فرهنگش بر اين انگيزه ارج ميگذارد و شمار بسياري از افراد آن از انگيزه پيشرفت بالايي برخوردارند سريعتر از ديگران کشورها به رشد و پشکوفايي اقتصادي نائل ميآيند (همان منبع).
عزت نفس
اولين بررسيها در مورد عزت نفس توسط ويليام جيمز (1980) انجام گرفت و در تشريح تمايز بين خود شناخته و خود شناسانده پرداخت و آنرا به سه عنصر مادي از بدن، خانواده، خانه)، اجتماعي “فرد در عين داشتن سطوح مختلف اجتماعي، براي ساير افراد قابل شناخت است” و روحاني (حالت هوشياري و تمايلات) تقسيم کرد. او معتقد بود که تصور فرد از خود در حين تعاملات اجتماعي، يعني زماني که متولد شده و از طرف ديگران شناسايي ميشود شکل ميگيرد (شاملو، 1373).
رابطه عزت نفس و افسردگي
افرادي که عزت نفس پايين دارند ميکوشند موقعيتها را به بيرون نسبت دهند و شکستها را به درون مربوط نمايند شواهد بيانگر اين مطلب است که کودکان نيز از اين شيوهها استفاده ميکنند، زيرا آنها عزت نفس پايين دارند سبکهاي اسناد افسردگي را به کار ميبرند. دکتر بک متذکر ميشود که اغلب واکنشهاي منفي احساس ناشي از فقدان عزت نفس است. فرد افسرده خود را آدمي بيارزشي تلقي ميکند به گونهاي که اين تلقي با شدت افسردگي مرتبط است و متأسفانه بيش از 80% بيماران افسرده اين احساس بيارزشي را دارند (ايماني، 1382).
عزت نفس و اضطراب امتحان
عزت نفس و اعتماد به نفس ميزان ارزش و اعتباري که يک فرد در زمينههاي مختلف زندگي، به ويژه در زمينههاي خانوادگي، تحصيلي، اجتماعي، جسماني و هوش براي خود قايل است. افراد داراي عزت نفس بالا توانايي برخورد شايسته با امتحان و مشکلات آن را در خود ميبينند، تحت تأثير تغييرات محيط قرار ميگيرند و به توانايي خويش اطمينان دارند.
در مقابل، افراد داراي عزت نفس پايين به سبب عدم اعتماد و اطمينان به تواناييهاي خود در موقعيتهاي اجتماعي و ارزيابي، عملکرد ضعيفي ارائه ميدهند، ضمن آن که آرزوها و اهداف سطح پايين را نيز براي خود در نظر ميگيرند. نتايج مطالعات مختلف حاکي است که بين اضطراب عمومي و به صورت کلي و اضطراب امتحان به صورت اختصاصي با عزت نفس پايين رابطه وجود دارد (بيابانگرد، 1384).
عزت نفس و موفقيت
يکي از دلايل توجه زيادي که به عزت نفس ميشود اين تصورات که ممکن است ضعف بعضي از کودکان در مدرسه ناشي از کمي عزت نفس آنان باشد. چندين برنامه تربيتي براي بالا بردن نفس کودک به اين اميد طرح ريزي شده است که ميتواند عملکرد او را در مدرسه نيز پيش ببرد. چنين برنامهاي عموماً ناموفق از کار در آمده است. يکي ديگر از دلايل آن اين است که احساس خوبي که کودکان در مورد خودش دارد به اندازه احساس که در مورد توانش شناختي يا تکاليف در پيش دارد، همبستگي آشکاري با عملکرد درسي او ندارد، اين برنامهها در تشخيص اين که کودک ممکن است در دومين دليل ناموفق بودن برنامههاي تربيتي اين است که عزت نفس بيشتر معمول پيشرفت در مدرسه است نه علت آن.
کودکان انسانهايي منطقي هستند (البته گاهي) در مورد توانش خود با توجه به عملکرد گذشتهشان قضاوت ميکنند. اگر صرفاً به آنان بياموزيم که چطور دربارهي خودشان احساس خوبي داشته باشند، احتمالاً ترس از شکست در آنان کاهش کودکاني که از لحاظ تحصيلي ضعيفاند چندان فايدهاي ندارد (حسيني، 1380).
همچنين عزت نفس درجه، تصويب، تائيد، پذيرش و ارزشمندي است که شخص نسبت به خود احساس ميکند (بيابانگرد، 1372).
اهميت عزت نفس
عزت نفس با حسي اتکاء به نفس، احساس ارزشمندي و تصور فرد از خود ارتباط معناداري و هر گونه نقصان و کاهش در عوامل، مذکور، موجب تغييراتي در کل رفتار ميگردد (ارنسو، 1974).
– نحوه شکلگيري عزت نفس را از طريق تفکر در مورد “خود ادراک شده” و “خودايدهال” ميتوان بررسي کرد. خوداراک شده همان خود پنداره ميباشد، يعني ديدگاه عيني فرد در مورد مهارتها، صفات و ويژگيهاي که در خود ميبيند يا فاقد آن است خود ايدهآل عبارت از تصوري است که هر فرد دوست دارد از خود داشته باشد، زماني که خود ادراک شده و خود ايده آل با هم و همتراز باشند، فرد از عزت نفس بالايي برخوردار است. مشکلات مربوط به عزت نفس را به وجود ميآورد (پپ و همکاران، 1989).
عزت نفس، تفاوت و نگرش مداوم شخص راجع به ارزشمندي خويش است يعني چشم اندازي است که شخص از آن جايگاه به خود مينگرد. در واقع عزت نفس نشان ميدهد که شخص چه نظري راجع به خود دارد.
آيا از اعمال و رفتار خودش راض است يا خير؟ (کوپر اسميت، 1967).
منابع عزت نفس
به نظر کوپر اسميت (1976) منابع عزت نفس شامل مواردي زير ميباشد.
1- قدرت: وقتي شخصي احساس قدرت کند ميتواند روي سايرين اثر بگذارد و کارهايش را خوب انجام دهد و عزت نفس او بالا ميرود.
2- مهم بودن: وقتي شخصي متوجه ميشود که اهميت دارد و درزندگي ديگران مهم است، عزت نفس او بالا ميرود.
3-پايبندي به آداب و قوانين اجتماعي
4- موفقيت: (حسيني، 1380)
ابعاد عزت نفس
زمينه اجتماعي، مشتمل بر عقايد فرد در مورد خودش به عنوان يک دوست براي ديگران است.
– آيا افراد ديگر را دوست ميدارد؟
– آيا افکار و عقايد او براي آنها ارزشمند است؟
– آيا افراد ديگر او را در فعاليتهايشان شرکت ميدهند؟
– آيا از ارتباط و تعامل با همسالان خود احساس رضايت ميکند؟
– به طور کلي فردي که نيازهاي اجتماعياش برآورد شود احساس خوبي در اين زمينه خواهد داشت.
زمينه تحصيلي
عزت نفس تحصلي مبتني بر مقدار ارزش است که کودک يا نوجوان به عنوان يک دانش آموز براي خود قايل است. ارزيابي پيشرفت و توانايي تحصيل آسان نيست، اما به طور کلي ميتوان گفت که اگر يک کودک پيشرفت تحصيلي خوبي با توجه به معيارهاي مورد قبول جامعه داشته باشد از عزت نفس تحصيلي برخوردار است (حسيني، 1380).
زمينه جسماني
تصوير جسماني، ترکيبي از ويژگيهاي جسماني و تواناييهاي بدني است. عزت نفس کودک در اين زمينه براساس رضايت از وضعيت جسماني و ويژگيهاي ظاهرياش مبتني است (حسيني، 1380).
اسلام و عزت نفس
خداوند در سوره فاطر آيه 10 ميفرمايد: “هر که طلب عزت نفس است (بداند که) تحکم و عزت خاص خدا است، کلمه نيکوي توحيد (و روح پاک آسماني) به سوي خدا بالا رود و عمل نيک خالص آن را بالا برد”. راغب در کتاب “معرفت ميگويد: عزت نفس به معناي آن حالتي است که نميگذارد انسان شکست بخورد، مغلوب واقع شود و از اينجا گرفته شده که ميگويند “زمين، خيلي سخت است” پس صلابت در معناي عزت نفس است چيزي که هست از بابت توسعه در استعمال، به کسي که مقهور نميشود. عزيز ميگويند “سوره يوسف آيه 88” مثل عزيز مصر عزت به معناي غيرت و حميت نيز آمده است، تطير آيه: بلکه آنها کافر شدند گرفتار غير و دشمنياند (عرب نوکندي، 1382).
عزت نفس نيز با توانايي سازگاري همراه است کساني که عزت نفس بالايي دارند در مقايسه با کساني که از عزت نفس پاييني برخوردارند، بهتر ميتوانند با موقعيتهاي مختلف سازگار شوند به عبارت دقيقتر، افراد با درجه عزت نفس بالا در مقايسهي افراد با عزت نفس پايين در موقعيتهاي مختلف کمتر اضطراب دارند، از احساس تندخويي، اختلال رفتاري و اندوه رنج ميبرند، همچنين اين افراد از بيخوابي و سندرمهاي روان- تني شکوه ميکنند (بيابانگرد، 1373).
عزت نفس مخصوصاً در روابط متقابل اشخاص مهمتر خودنمايي ميکند. کساني که نسبت بيخود ديد خوبي دارند، ديگران را نيز دوست دارند وضعفهاي خود را بهتر ميپذيرند. اين افراد به دليل احساسات مثبتي که به ديگران دارند و آنها را ميپذيرند بهترين دوستان را بدست ميآورند. در واقع کسي که مثبت و راحت است، کار ميکند که ديگران نيز، در ارتباط با او مثبت و راحت ميشوند. طبيعتاً، دارندگان اين ويژگي براي مردم بسيار جذاب ميشوند و در نتيجه ديگران هم در محيط اجتماعي و هم در محيط کار، دور او حلقه ميزنند (گنجي، 1380).
عزت نفس از خودپنداره متفاوت است. خودپنداره عبارت از مجموعه ويژگيهايي است که فرد براي توصيف خويش به کار ميبرد. اما عزت نفس عبارت است از ارزشي که اطلاعات درون خودپنداره براي فرد دارد و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات و ويژگيهايي که در او هست، ناشي ميشود (بيابانگرد، 1373).
نظريههاي مربوط به عزت نفس
کوپراسميت عزت نفس را چنين تعريف ميکند: “عزت نفس به قضاوت شخص پيرامون ارزش خويشتن اطلاق ميگردد. دکتر شاملو در کتاب بهداشت رواني از عزت نفس به عنوان احساس ارزشي نام برد و آن را چنين توصيف ميکند، “احساس ارزش به خويشتن همانند تصور خويشتن (خودپنداره) يک هسته مرکزي ثابت کرد که همراه با يک سلسله احساس ارزشهاي پيراموني يک مجمع را تشکيل ميدهند و هر چه خودايدهآل با خويشتن فرد نزديکتر باشد احساس ارزش فرد بيشتر و متعادلتر خواهد بود (شاملو، 1375)
ويليام جيميز تحليلي را در بيان عزت نفس مبني بر اين که آرزوها و ارزشهاي که آدمي براي خود تصور ميکند ارائه ميدهد و به طور کلي به نظر وي عزت نفس تواناييهاي بالفعل نسبت به تواناييهاي بالقوه است که به طور سيستماتيک ميتوان آن را چنين ارائه کرد:
انتظارات =عزت نفس موفقيتها
ديدگاههاي مربوط به عزت نفس
با وجود ادبيات عظيمي که جمعآوري شده است، هنوز توافق عمومي روشنتري از معناي عزت نفس وجود ندارد. پژوهشگران مختلف تقريباً آن را با هر متغيري در هر زمان ارتباط دادهاند (ويلي، 1961). حداقل براي مدت کوتاهي برخي هنوز به عزت نفس به عنوان خصيصهاي ثابت و پايدار مينگريستند اين مسئله نشان ميدهد که عزت نفس مستعد شماري از دستگاههايي آزمايشي ميباشد. به نظر ميرسد سن بيانگر علت برخي از واريانسها است. برخي از کساني که در اين زمينه کار کردهاند يک مفهوم کلي را بيان ميکنند (شامل ارزشيابي بيخود در برخي جنبهها مثل لياقت، ارزش خوبي، سلامت، سيما، مهارتها، جنسيت، صلاحيت اجتماعي) در حالي که ديگران يک (مدل چند عاملي سلسله مراتبي) را ترجيح ميدهند]]>