پایان نامه تدوین استراتژی بهینه بازاریابی در بازارهای الکترونیکی(مورد مطالعه : بازار های الکترونیکی کشور)
1 min read
به نظر فیلیپ کاتلر، بازاریابی عبارت است از: “فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها وخواسته ها از طریق فرایند مبادله”.
منشأ و رکن اساسی نظام بازاریابی، نیاز وخواسته های انسان است. محصول زاییده نیاز بشر است، هر چیزی که خدمتی ارائه دهد یا نیازی را برآورده سازد، می توان محصول قلمداد کرد که شامل افراد، مکان ها، سازمان ها، خدمات وعقاید است. به عبارت دیگرمحصول عبارت است از چیزی که قادر به ارضای یک خواسته باشد. نیاز بیان کننده ی حالت محرومیت احساس شده در فرد است. محصولات به هر اندازه که خواسته های فرد را برآورده کنند دارای ارزشند(Glaser,2002).
مدیریت بازاریابی عبارت است از “تجزیه و تحلیل، طرح ریزی، اجرا و کنترل برنامه های تعیین شده برای فراهم آوردن مبادلات مطلوب با بازار های مورد نظر به منظور دستیابی به هدف های سازمان”. تاکید مدیریت بازاریابی بیشتر بر تعیین محصولات سازمان بر مبنای نیاز ها و خواسته های بازار مورد نظر و نیز استفاده از قیمت گذاری، ارتباطات و توزیع موثر جهت آگاهی دادن، ایجاد محرک و ارائه خدمت به بازار (Jeffrey,2005).
متن کامل در سایت :
پایان نامه تدوین استراتژی بهینه بازاریابی در بازارهای الکترونیکی(مورد مطالعه : بازار های الکترونیکی کشور)
2-3- تاریخچه بازاریابی
در بازاریابی عصر اول (بازاریابی) تأکید بر محصول است. مشتری به کالا نیاز دارد اما کالا کمتر در دسترس اوست. کافی است این کالا در دسترس مشتری باشد. قطعاً مشتری خواهان این کالا است. نمونه آن در صنعت اتومبیلسازی کشور بود. مردم حاضر بودند پول بپردازند، مدتها در صف انتظار باشند، و هر اتومبیلی را خریداری کنند. اگر مشتری میگفت رنگ دیگریاز اتومبیل را به وی تحویل دهند، شنیده میشد اگر نمیخواهی، نفر بعدی. مشتری ناگزیر از اطاعت بود. چون گزینه دیگری پیش رو نداشت (Khalifa,2001).
بازاریابی عصردوم به مرور، جناب مشتری بر اریکه قدرت نشست. تکنولوژی سبب شده بود تا به سرعت کالایی تولید شود. با افزایش رقابتها، مشتری میتوانست آنچه را اراده میکند، خریداری کند. حالا صاحبان کالا باید به ذهن مشتری و سلیقههای مشتری پی میبردند تا بتوانند کالایشان را به فروش برسانند. مشتری اینک آغاز و انجام فعالیتها است. (Lazonder,2000)
بازاریابی عصرسوم فراتر از نیازهای آدمی را تحت پوشش قرار میدهد. این نوع بازاریابی آنچنان که کاتلر میگوید به فراتر از شخص و نیازهای وی میاندیشد. پارامتر اصلی این نوع بازاریابی نیز به آگاهی مشتری وابسته است، نیازهای معنوی در اولویت قرار میگیرند، و آرا و افکارعمومی فراتر از قانون دولتها عمل میکند. بازاریابان فراتر از خودسنجی، خود را با دیگران یعنی رقبا و همکاران خود میسنجند. دیروز چه رتبهای داشتند و امروز چه رتبهای کسب کردهاند نیک و منصفانه به خود مینگرند تا چه حد پیشرفت داشتهاند و یا رقبا و همکاران چگونه توانستهاند سهمی بیشتر از بازار را نصیب خود سازند .(Hamill,1997)]]>