پایان نامه درباره دانش آموز، دانش آموزان، استرس
1 min read
2-11 پيشينه تحقيق
2-11-1 پژوهش هاي داخلي
ماهاني وهمکاران (1999) با تجزيه وتحليل مشاهداتشان نشان دادند که جنبه هاي مختلف عملکرد زناشويي شامل رضايت زناشويي ، فراواني برخوردها و استفاده از پر خاشگري عملي با فعاليت هاي مذهبي در ارتباط است و به همين دليل درک ارزش هاي ديني ازدواج از اهميت زيادي برخوردار است .
کرمي نوري (1364) مشاهده کرد 42 درصد از دانش آموزاني که داراي رفتار انزواطلبي بودند يکي از اعضاي اصلي خانواده هاي آن داراي انواع بيماري هاي جسمي يا رواني بودند.
ياسينيان (1373) مشاهده نمود بين متغييرهاي افسردگي ، پرخاشگري، مسئوليت ناپذيري، ضعف درسي، گوشه گيري، زور گيري، دروغ گويي وتعارض والدين با اطمينان 99 درصد رابطه معنا داري وجود دارد.
خسروي(1380) در تحقيقي به اين نتيجه رسيد که بين تعارضات خانوادگي وبروز اختلالات رفتاري دانش آموزان دختر دوره راهنمايي، رابطه وجود دارد.
در پژوهشي سالاري (1380) بين کارکرد خانواده و علائم افسردگي ارتباط مستقيم گزارش شده است. هم چنين صيادي (1381) نشان داد بين کارايي خانواده وبروز مشکلات رواني نوجوانان رابطه وجود دارد.
محسني (1391) به بررسي رابطه بين تـعارض زنـاشويـي و ارتباط والد ـ كودك بـا نـشانه هاي آسيب شناختي عاطفي و رفتاري كودك، همچنين نقش تعارض زناشويي در رابطه والدين با كودك پرداخته بود. براي اين منظور يك گروه نمونه (413 نفر) از جامعه دانش آموزان پايه پنجم ابتدايي شهر تهران شامل 220 دختر و 193 پسر، با روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي نسبتي انـتخاب شـدند و مورد بررسـي قرار گرفتند. مادران به پـرسشنامه خـصومت آشـكار اولري ـ پـورتر، مـادران و معلمان به پـرسشنامه تـوانايـي ها و مشكلات كودك، و كودكان به زيرمقياس رابطه والد ـ كودك از پـرسشنامه ادراك كودكان از تعارض بين والدين پاسخ دادند. نتايج تـحليل رگـرسيون استـاندارد و هـمزمان نـشانگر نـقش پيش بيني كننده تعارض زناشويـي و رابـطه والد ـ كودك در نـشانه هاي عـاطفـي و رفتـاري كودك بود. همچنين، تعارض زناشويي بيشتر، پيش بيني كننده ادراك منفي تر كودك از رابـطه بـا والديـن بـود. تـحليل هاي رگـرسيون سلسله مراتبي هيچ گونه نقش واسـطه اي را بـراي رابـطه والد ـ كودك در ارتباط بين تعارض زناشويي با نشانه هاي آسيب شناختي كودك مورد تاييد قرار ندادند. نتايج ايـن پژوهش نشانگر نـقش پيش بيني كننده تـعارض زناشويي بـراي كاهش كيـفيت رابـطه والديـن بـا فـرزند، و نـقش تعارض زناشويي و رابطه والدين با كودك در پـيش بينـي مشكلات آسـيب شناختي عاطفـي و رفتـاري كودك است.
حيدرقلي قرقاني(1381) در پاياننامه كارشناسي ارشد مشاوره خود با عنوان ” مقايسه ميزان تعارضات زناشويي والدين با سلامت رواني دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان شهرضا”، به اين نتيجه دست يافت که هر اندازه تعارضات زناشويي والدين بيشتر باشد، باعث ميشود كه كارايي خانواده كاهش يافته و علائم اختلال افسردگي شامل بي علاقگي نسبت به لذات زندگي، نداشتن انگيزه و از دست دادن انرژي حياتي، احساس نااميدي، افكار خودكشي و ديگر جنبههاي شناختي و جسماني اين اختلال، شيوع بيشتري پيدا ميكند. يافتههاي اين پاياننامه حاكي از همبستگي معنادار بين دو متغير اضطراب دانشآموزان و تعارضات زناشويي والدين است. همچنين بر اساس يافتههاي اين پاياننامه، بين تعارضات زناشويي والدين و پرخاشگري فرزندان رابطه معنا داري وجود دارد. درادامه اين پاياننامه در تبيين اين يافته كه، بين تعارضات زناشويي والدين و شكايتهاي جسماني دانش آموزان رابطه وجود دارد. آمده است: احتمالاً هر اندازه تعارضات زناشويي والدين در خانواده بيشتر باشد و اعضاء در حل مشكلات خانوادگي و ابراز عواطف، عملكرد ضعيفي داشته باشند، ميزان شكايات جسماني فرزندان بيشتر خواهد شد و اشكالاتي در سيستم عصبي خودكار و اجزاء تشكيل دهنده آن ظاهر ميشود و به صورت شكاياتي از عملكرد سيستم قلبي، عروقي، معدي – رودهاي و تنفسي ابراز خواهد شد. بر اساس اين يافتهها، ميتوان سردردهاي تكرار شونده و دردهاي عضلاني را نيز از اثرات متقابل تعارضات زناشويي والدين دانست . بر اساس نتايج اين پاياننامه، بين تعارضات زناشويي والدين و ترس مرضي دانش آموزان رابطه وجود دارد . همچنين، بين تعارضات زناشويي والدين و افكار پارانوئيدي فرزندان آنها رابطه معناداري وجود دارد. نتايج اين پاياننامه نشان دهنده رابطه معنادار بين تعارضات زناشويي والدين و اختلال وسواس – اجبار (در دانش آموزان) است. در ادامه اين پاياننامه آمده است: احتمالاً، گره كار خانواده و تعارضات زناشويي والدين باعث مي شود كه علائم اختلال وسواس – اجبار شامل افكار نامطلوب، ناخواسته و مزاحم، اشكال در يادگيري مطالب، احساس ناراحتي از ريخت و پاش و بي دقتي در كارها، اجبار به آهسته انجام دادن كارها به منظور اطمينان از درست بودن كارها، اجبار به بررسي و بازرسي مكرر كارها و اشكال در تصميم گيري در جمعيت مورد مطالعه روند فزاينده داشته باشد.
عليخاني، مؤمني(1392) پژوهشي را با هدف تعيين رابطه عملکرد خانواده، تمايز يافتگي خود وتاب آوري با استرس، اضطراب و افسردگي در زنان متأهل شهر کرمانشاه انجام دادند، جامعه آماري پژوهش شامل کليه زنان متأهل شهر کرمانشاه بود که حداقل داراي يک فرزند دانش آموز ابتدايي بودند، نمونه اي به حجم 250 نفر به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله انتخاب شد. نتايج پژوهش نشان داد که بين عملکرد خانواده، خرده مقياسهاي (ارتباط، آميزش عاطفي، ايفاي نقش و حل مشکل) و تاب آوري با استرس رابطه منفي ومعنا دار وجود دارد و همچنين نتايج نشان دادکه بين خرده مقياسهاي عملکرد خانواده و تاب آوري با اضطراب رابطه منفي و بين خرده مقياسهاي تمايز يافتگي واکنش هيجاني وآميختگي با ديگران رابطه مثبت و معناداري وجود دارد . بين مقياسهاي عملکرد خانواده و تاب آوري با افسردگي رابطه منفي و با خرده مقياسهاي واکنش هيجاني،گريز عاطفي و آميختگي با ديگران رابطه مثبت و معناداري دارد.
احمد منصوري(1386) مقايسه نگراني، وسواس فکري و نشخوار فکري در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگير، اختلال وسواس- اجبار، اختلال افسردگي عمده و افراد بهنجاررا مورد مطالعه قرار داد يافتههاي پژوهش نشان داد که: الف- تفاوت معناداري بين گروه مبتلا به اختلال اضطراب فراگير با گروه مبتلا به اختلال افسردگي عمده و بهنجار در شاخص کلي نگراني آسيب شناختي وجود دارد. در حاليکه، تفاوتي بين اين گروه و گروه مبتلا به اختلال وسواس-اجبار وجود ندارد. ب- تفاوت معناداري بين گروه مبتلا به اختلال وسواس- اجبار با گروه مبتلا به اختلال اضطراب فراگيردر گروه مبتلا به اختلال افسردگي عمده و افراد بهنجار در وسواس فکري وجود دارد. ج- تفاوت معناداري بين گروه مبتلا به اختلال افسردگي عمده با گروه مبتلا به اختلال اضطراب فراگير و بهنجار در نشخوار فکري وجود دارد. در حاليکه، تفاوتي بين اين گروه و گروه مبتلا به اختلال وسواس- اجبار وجود ندارد. در مجموع، نتايج پژوهش نشان داد که عود افکار منفي ويژگي مهم اختلال اضطراب فراگير، اختلال وسواس- اجبار و اختلال افسردگي عمده است. به عبارت ديگر، نگراني، وسواس و نشخوارفکري سازههاي شناختي به هم پيوستهاي هستند که بر علائم افسردگي و اضطراب تأثير ميگذارند و سبب تشديد و تداوم اختلال اضطراب فراگير، اختلال وسواس- اجبار و اختلال افسردگيعمده ميشوند.
بتول صالحي(1385) به بررسي و مقايسه راهبرد هاي خود تنظيمي عاطفي در بين دانشجويان مبتلا به اختلالات اضطراب و افسردگي با دانشجويان عادي شهر اصفهان پرداخت و نتايج پژوهش نشان داد که بين راهبرد هاي خود تنظيمي عاطفي در بين دانشجويان مبتلا به اختلالات اضطراب با دانشجويان عادي در بعد شناختي تفاوت معناداري دارد و بين راهبرد هاي خود تنظيمي عاطفي در بين دانشجويان مبتلا به اختلالات افسردگي با دانشجويان عادي در بعد افزايش عاطفه مثبت تفاوت معناداري دارد.
پروينيان، پريناز (1383)، در تحقيق خود با عنوان “رابطه بين ارضاء جنسي يا رضايت زناشويي” نشان داد که بين ارضاء جنسي با رضايت مندي زناشويي رابطه وجود دارد و در مورد رابطه بين عمر ازدواج و رضايت مندي زناشويي نمي توان قضاوت قابل اطميناني داد. ضريب همبستگي بدست آمده بين سن و رضايت مند زناشويي 20- مي باشد و نمي توان قضاوت قابل اطميناني انجام داد. درضريب همبستگي بدست آمده بين تحصيلات و رضايت مندي زناشويي، رابطه مستقيم وجود دارد.
خوانساري (1389)، در تحقيق خود با عنوان “بررسي و مقايسه ي رضامندي زناشويي بين دبيران زن شاغل نيمه وقت و تمام وقت ” به اين نتيجه دست يافت که بين اشتغال نيمه وقت و رضامندي زناشويي ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. همچنين بين اشتغال نيمه وقت و سطح و نوع رابطه با همسر ، ارتباط مثبت و معنا دار وجود دارد و دبيران زن نيمه وقت نسبت به دبيران زن تمام وقت سازگاري بيشتر در روابط خانوادگي ، نگرش واقع بينانه تر در موضوعات مالي و رضايت بيشتر از نحوه ي گذراندن اوقات فراغت دارند. نتايج حاصل از پژوهش مشخص کرد که بين نگرشهاي واقع گرايانه درباره ي تعارضات و حل آنها در رابطه زناشويي و رضا مندي بيشتر در ارتباط با فرزندان و مسائل مربوط به آنها بين دبيران نيمه وقت و تمام وقت رابطه اي معنادار و مثبت وجود دارد.
نيکويي (1383)، در تحقيق خود با عنوان “بررسي رابطه دينداري با رضايت مندي زناشويي در بين زوجهاي شهر تهران” به اين نتيجه دست يافت که همبستگي معناداري بين جهت گيري ديني دروني و عمل به باورهاي ديني و رضايت مندي زناشويي وجود ندارد و متغيرهاي تحصيلات، تعداد فرزندان، سن، جنسيت و ميزان درآمد با رضايت مندي زناشويي تأثير معناداري ندارد. متغير تحصيلات بر]]>