سروان پیتر بوگمارت در حالی که در بلوار بسیار عریض هوهنزولرنادام در برلین وایس تاده بود سه موتور قوی هواپیمای Junkers 52 خود رو روشن کرد.
خیابون پر از آوار، تانکا و کامیونای در حال سوختن، سوراخای خمپاره و جنازه بود. ساعت ۳ صبح روز ۲۸ آوریل ۱۹۴۵ در غرب برلین، بهترین جا و زمان واسه رسوندن یه مسافر به مرز دانمارک نبود. اما بوگمارت دستور داشت این کار رو بکنه. علاوه بر این که ایشون یکی از اعضای وفادار نیروی هوایی لوفت وافه بود، سروان اس اس هم به حساب می رفت که وفاداری اون به حزب نازی رو تایید می کرد.
بوگمارت در حالی که گروهی از مردان و زنان دارای کلاهخود از سه تانک بیرون اومدن از درون کابین خود نگاهی به اونا انداخت.

صدای ترسناک توپخانه سنگین ارتش سرخ که در حال تصرف شهر بود در فاصله ای نزدیک به گوش می رسید. گروه به سرعت سوار هواپیما شده و به محض اینکه درها بسته شدن بوگمارت پرواز کرد.
بعد از نزدیک به ۲۰ دقیقه پرواز، هواپیما در ارتفاع ۱۰٫۰۰۰ پایی ثابت شد.
هر چند اونا حالا از آتیش روی زمین دز امان بودن اما ممکن بود که هواپیماهای متفقین که در شب پرواز می کردن مزاحم شون شن. با این وجود، مسافران اون قدر احساس امنیت می کردن که کلاهخودهایشان رو برداشتند. فقط در اون زمان بود که هویت رهبر گروه مشخص شد، اون آدولف هیتلر بود. بوگمارت دستپاچه شده بود اما همزمان خود رو مشمول یه افتخار بزرگ می دونست و خوشحال بود.کمک اون به پیشوا واسه فرار نشون دهنده این بود که رایش سوم می میره.

اما ادعاها در مورد این که آدولف هیتلر در سنگرهای زیرزمینی برلین خودکشی نکرده و موفق به فرار شده از اینم بالاتر می رن. تخیلاتی مثل اون چه که در اول متن خوندین که از کتاب مشهور «گرگ خاکستری: فرار آدولف هیتلر» (Grey Wolf: The Escape Of Adolf Hitler) گرفته شده مورد قبول میلیونا نفر در سراسر جهان قرار گرفته. البته کتابا و سریالای تلویزیونی زیادی وجود دارن که از زنده موندن هیتلر پس از سقوط برلین به عنوان یه واقعیت تاریخی یاد می کنن؛ مانند «هیتلر در آرژانتین: واقعیت مستند فرار هیتلر از برلین» (Hitler In Argentina: The Documented Truth Of Hitler’s Escape From Berlin) و سریال گرون و موفق «شکار هیتلر» (Hunting Hitler) از شبکه هیستوری.

این مجموعه تلویزیونی شبه مستند که سه فصل ادامه داشت به تلاشای یه تیم تحقیقاتی تشکیل شده از یه افسر قبلی سازمان سیا، یه بازرس جنایات جنگی و حتی جیمز هالند، تاریخ نگار جنگ جهانی دوم بود و جای تعجب نداشت که گفته ها و ادعاهای اونا بر مخاطبان موثر بوده و اونا رو به فرار هیتلر از برلین باورمند می ساخت. داستانای متفاوتی از ماجرای فرار هیتلر هست اما بیشتر اونا می گن که ایشون با هواپیما از برلین فرار کرده، با زیردریاییای یوبوت از عرض اقیانوس اطلس گذشته، به آرژانتین رسیده و باقی عمر خود رو همرا اوا براون، همسر و معشوقه اش، در پاتاگونیا، جنوبی ترین نقطه این کشور، در خفا گذرونده.

این داستان به روشنی هر انسانی رو تحت تاثیر قرار میده و بسیاری می گن که ماجرای معجزه وار فرار هیتلر از برلین در واقعیتی قابل توجه ریشه داره.
اما بسیاری دیگه هم این تئوریای افسانه ای رو رد کرده و می گن که هیتلر در سنگرهای بتونی زیر شهر برلین همراه با اوا براون خودکشی کرده و کتاب جدیدی نوشته لوک دالی گرووز هم همه این داستان پردازیا رو نفی می کنه.
دالی گرووز با استناد به صدها سند پنهونی از سرویسای امنیتی بریتانیا و آمریکا اثبات کرده که آدولف هیتلر در ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ در سنگرش خودکشی کرده و داستان فرار اون و زندگی در آرژانتین خیالی بیش نیس.

سخته جایی بدتر از شهری که به تلی از خاکستر و جنازه تبدیل شده بود رو واسه تحقیق در مورد یه مرگ پیدا کرد اما این همون چالشی بود که متفقین در تابستون ۱۹۴۵ پیش روی خود داشتن تا ثابت کنن که هیتلر خودکشی کرده. با سقوط برلین بدست ارتش سرخ شوروی، روسا اول از همه شروع به بررسی ماجرا کردن و این اونا بودن که باقیمونده دو جنازه سوخته رو در باغای کاخ صدراعظمی رایش سوم پیدا کردن. کالبدشکافی انجام شد که نشون می داد یکی از اجساد به یه مرد بین ۵۰ تا ۶۰ ساله و دیگری به یه زن بین ۳۰ تا ۴۰ ساله تعلق داره.
چیزی که در مورد جنازه مرد سوخته جلب توجه می کرد مقدار زیاد ترمیمای دندونپزشکی بود که روی دندانش انجام شده بود، از جمله پر شدگیا، دندونای مصنوعی و ترمیمایی بسیار بی همتا و دقیق که در یکی از موارد شامل یه پل دندانی به شکل تلفن بود.

روسا می دونستن که کلید شناسایی باقیمانده های این جسد وابسته به شناسایی و دستگیری دندانپزشکان هیتلره و وقتی که اونا موفق به این کار شدن، به این نتیجه رسیدن که نه فقط باقیمونده دندانا و فک جنازه با سوابق دندونپزشکی هیتلر همخوانی داره بلکه عکسای گرفته شده به وسیله اشعه ایکس هم این مطابقت رو تایید می کنه.
اینجوری دلایل و مدارک نشون می داد که آدولف هیتلر بدون هیچ چون و چرایی مرده س. البته اگه به اسامی دندانپزشکان هیتلر و دستیارانش در کتابی مانند «گرگ خاکستری» نگاه کنین هیچ نشانی از این یافته ها پیدا نمی کنین چون واسه تئوری توطئه سازان سخت بوده که توضیح بدن هیتلر چیجوری بدون دندانا و فک پایین خود فرار کرده!

مقاله دیگر :   از معجون عرق نعناع تا سکنجبین خیار؛ با نوشیدنی های خوشمزه بهاری آشنا شویم

نقشه موذیانه استالین

البته روسا در این مورد کمک زیادی به این تئوریسینا کردن چون اونا واسه سالای متوالی پس از پایان جنگ جهانی دوم این اسناد و مدارک رو پیش خود نگه داشته و از افشای اونا دوری کردن. استالین، درست مانند جانشین امروزی اش در کرملین، میخواس با طرح این ادعا که آمریکاییای یا بریتانیاییا به هیتلر پناه دادن در میان غربیا اختلاف و دعوا راه بندازه. از این رو ایشون دستور داد که خبرهایی جعلی رو انتشار بدن و خیلی زود روزنامهای سراسر دنیا این خبر رو مخابره کردن که هیتلر موفق به فرار شده.
در ادامه این ادعاها، گزارشایی از موارد زیاد رویت شدن پیشوای قبلی مخابره شد که مشهورترین اونا این بود که اون در قامت یه راهب خود رو مخفی کرده یا اینکه در یکی از شهرهای نیویورک، واشنگتن دی سی یا شارلوتسوایل در آمریکا زندگی می کنه یا اینکه اونو در حال سوار شدن به یه زیردریایی در جزایر قناری رویت کردن.

خیلی از این گزارشا مستقیما به اطلاع سازمانای اطلاعاتی متفقین مانند اف بی آی رسیده و امروز هم خیلی از این اسناد که در گذشته طبقه بندی شده بودن در دسترس عموم قرار گرفتن. طبیعتاً این اسناد واسه کسایی که ادعا می کردن هیتلر فرار کرده و زنده س، یه گنج بزرگ بود چون به ادعای خودشون هزاران «سرنخ» از زنده بودن هیتلر رو در این اسناد پیدا کرده بودن. اما همونطور که دالی گرووز میگه، چیزی که این مدعیان ندیده می گیرن اون بخش از اسناده که می گن هر بار این ادعاها مبنی بر رویت شدن هیتلر بررسی شدن مشخص شده که دروغ یا شایعه ای بیش نبوده ان.

راز جاسوس بریتانیایی

به خاطر جلوگیری از منتشر کردن بیشتر اخبار جعلیو شکست خورده گذاشتن دروغای اطلاعاتی شوروی، بریتانیا عزمشو جزم کرد که تیمی واسه بررسی این ماجرا تشکیل بده. در اون زمان اما روسا از دسترسی تیم تحقیق بریتانیایی به گزارشای کالبدشکافی و اسناد دندونپزشکی جلوگیری کردن. اینجوری یه تاریخ شناس به نام هیو ترور-روپر مجبور شد نقش کارآگاه رو واسه بررسی این ماجرا بازی کنه.
نتایجی که فقط در عرض چند هفته به وسیله ترور-روپر بدست اومد عجیب بود چون اون تونست با خیلی از کسایی که در روزای آخر زندگی هیتلر در سنگر زیرزمینی اش در برلین اونو دیده بودن مصاحبه کنه.
نتیجه سخنان تموم اونا به شکلی غیرقابل رد این بود که آدولف هیتلر و اوا براون خودکشی کرده و جنازه اونا در باغ کاخ صدراعظمی آلمان سوزونده شده.
هر چند ترور-روپر متوجه تفاوتایی در جزییات ادعاهای این شاهدان شد اما این تفاوتای کوچیک نشون می داد که ادعاهای اونا یه توطئه و داستان از پیش طراحی شده نیس.

اما خیلی از تئوری توطئه سازان دوباره این ادعاها رو رد کرده و گفتن ایشون واسه بررسی این ماجرا استخدام نشده بوده و اظهارات ایشون در مورد خودکشی هیتلر که بعدا تو یه کتاب پرفروش به چاپ رسید قابل اعتماد نیس.
اما این ادعاها هم بدون پایه به نظر می رسن چون در اون دوران نمی شد کسی بهتر از این تاریخ شناس رو واسه این کار استخدام کرد چون ایشون یه افسر بسیار کارکشته سازمان MI6 بود که خوب با زبون آلمانی آشنایی داشت، از کارشناسان شناخته شده در مورد سرویس امنیتی ارتش آلمان با نام «Abwehr » بوده و حتی یه بار که موقع بمبارانای شهرهای بریتانیا در دستشویی بود تونست یکی از رمزنگاریای این سرویس امنیتی رو کشف کنه.
ترور-روپر از هر لحاظی واسه این ماموریت مناسب بود و هر کسی که گزارشش رو خونده باشه تحت تاثیر اظهارات اون قرار می گیره.

مردی که پیشوا رو در آتیش دید

از بین افراد زیادی که به وسیله ترور-روپر مورد مصاحبه قرار گرفتن، یکی از نگهبانان سنگر زیرزمینی هیتلر به نام هرمان کارناو بود که ادعا می کرد جسد آدولف هیتلر و اوا براون رو دو متر دورتر از خروجی اضطراری سنگر دیده. دالی-گرووز در کتاب خود نقشه ای که به وسیله این نگهبان ترسیم شده رو آورده که واسه اولین بار منتشر می شه و محل دفن جنازهای پیشوا و معشوقه اش رو نشون میده. این نقشه با اعترافات دیگه شاهدان و اسنادی که تنها میشه اونا رو در اسناد سری شوروی یافت مطابقت داره.

تماشاگر خاموش با آخرین جواب

تئوری توطئه سازان این بار هم جوابی دارن و اون این که جنازهایی که سوزونده و در باغ کاخ صدراعظم دفن شدن در واقع جنازه بدلای هیتلر و براون بودن اما دلایل کالبدشکافی این ادعا رو هم شکست خورده میذاره.
اسناد و بررسیای علمی زیاد که جدیدترین اونا یه سال پیش منتشر شد ثابت می کنن که باقیمونده دندانایی که حالا در مسکو نگهداری می شن واسه هیتلر هستن. اما حتی بدون این اسناد و دلایل علمی و تجربی هم گفته های شاهدان و گزارشای سرویسای امنیتی جای شک باقی نمی ذاره که هیتلر در همون روزای آخر جنگ جهانی دوم در سنگر زیرزمینی اش خودکشی کرده. اینجوری به جای این که گفت باید ثابت شه هیتلر خودکشی کرده، از تئوری توطئه سازان باید خواست که دلایل خود در مورد خودکشی نکردن هیتلر رو ارائه کنن.